پرواز با پاراموتور را دوست دارم

ساخت وبلاگ

پرواز باپاراموتور را دوست دارم؛ پدیدآور: علی آرمین؛ ناشر کتاب جمکران؛ تعداد صفحات: 154

نوجوانی، فصل خوب آرزوهای شیرین است، فصل فکرها، فرصت‌ها و آرزوهای رنگی که در آن دوران انتخاب کنی، راهی بیابی و حرکت را آغاز کنی، و در امتداد آن راهِ درست، به اوج برسی. نوجوانی و جوانی سن انتخاب‌ها و تصمیم‌های بزرگ است.
آرزوهای دختران و پسران در قالب ارزش‌ها، اعتقادات و معیارهای اصیل کاملاً متفاوت است و نمی‌توان درباره آمال و آزروهای نوجوانان به یک نوع و قالب اکتفا نمود.
در رمان «پرواز با پاراموتور را دوست دارم» نیز عباس و ثریا دو نوجوانی هستندکه باید دست به انتخاب‌ بزنند و موقعیت‌های مختلف را با توجه به آرزوی اصلی‌شان بسنجند و بعد مهم‌ترینش را انتخاب کنند.
عباس نوجوانی است که مادرش را هنگام تولد و پدرش را هم در خردسالی بر اثر یک سانحه هوایی  از دست‌ داده و حالا که بزرگ‌ شده، اوقاتش را در یک تعمیرگاه ماشین می‌گذراند، جایی که محل کار و زندگی‌اش آن‌جاست. عباس هم مثل پدرش عشق به پاراموتور و پرواز را در دل دارد، هیچ‌گاه این رؤیای شیرین را فراموش نکرده و در پی راهی است تا به دنیای پاراموتورها برسد؛ رسیدن عباس به آرزویش با اتفاقی همراه است، که با حضور پیرمرد ناشناسی در تعمیرگاه شروع شد و ماجرا را به جایی برد که حتی در خواب هم نمی‌دید!

در کنار معرفی عباس و آرزوهایش، شخصیت دیگر داستان دخترخاله او ثریا است که آرزوهای خود را دارد و می‌خواهد در انجام تکالیف و درس‌هایش بهترین باشد و در المپیادهای علمی رتبه برترین‌ها را به‌دست بیاورد.
نویسنده در این داستان درون‌مایه‌های دینی را هم فراموش نکرده است و از آن‌ها به‌خوبی در پیش‌برد ماجرا بهره می‌گیرد. برای مثال در بخشی از کتاب، ثریا نامه‌ای برای امام زمان می‌نویسد که حاوی درخواست‌ها و آرزوهایش است و به عباس می‌دهد تا در چاه جمکران بیندازد.

نویسنده این کتاب در جشنواره بین المللی اشراق به عنوان نویسنده برتر معرفی و همچنین در جشنواره قلم زرین نامزد شد و تاکنون هم از سوی انتشارات جمکران هفت بار تجدید چاپ شده است.


 

کتابخانه حضرت امام موسی الکاظم (ع)...
ما را در سایت کتابخانه حضرت امام موسی الکاظم (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yazdanshahrlibrarya بازدید : 117 تاريخ : يکشنبه 15 دی 1398 ساعت: 6:46